در دنیای نقاشی کلمات ناآشنای بسیاری وجود دارد که ممکن است در مقالات و کتابهای هنری به آنها برخورد کنید. ندانستن معنی صحیح این کلمات، ممکن است یک فرد معمولی دوستدار هنر را بسیار گیج کند. در مجموعه مطالب اصطلاحهای نقاشی فهرستی از کلمات و معانی آنها ارائه شده است. با بخش بزرگی از این اصطلاحها به مرور و در قالب مطالب متنوع در سایت تیکتا شاپ آشنا خواهید شد. این بار که به موزه هنر بروید این کلمات را بهتر درک خواهید کرد.
١. کارتون (Cartoons)
کارتونها معمولا مراجعی برای نقاشیها، طراحیها و نقاشیهای دیواری فرسکو (frescoes) بزرگ هستند که به نقاشان دوره رنسانس نسبت داده میشوند. آنها پیش از اجرای نسخه نهایی در اندازه بزرگ و با روی دیوار ابتدا طرح یا نقاشی را در ابعاد کوچک روی کاغذ پیاده میکردند. بنابراین این نقاشیهای کوچک که دارای مقیاسهای درستی نیز بودند به نقاش کمک میکرد تا نقاشی بزرگ را با دقت بیشتری اجرا کند.
کارتونها جز اجتنابناپذیر نقاشیهای بزرگ هستند. با نگاهی به نقاشیهای سقف کلیسای سیستین متوجه میشوید این حجم از نقاشی و تعدد شخصیتها، داستان پردازی و ترکیب بندی دقیق آن نمیتواند محصول تخیل لحظهای باشد. نقاش اثر باید به تمام منظره مسلط باشد تا بتواند چنین اثری خلق کند. محبوبترین مثال کارتونها، کارتونهای رافائل است که رافائل برای نقاشیهای بزرگ در کلیسای سیستین در قصر واتیکان تهیه کرده بود.
٢. ویولون انگر (Violon D’Ingres)
در اوایل قرن نوزدهم میلادی هنرمند خلاق فرانسوی انگر آثاری خلق میکرد که از هر نظر مبتکرانه بود. منتقدان او را ستایش میکردند و مشوقان خوبی برای طراحی او بودند. انگر علاقه شدیدی به نواختن ویولون داشت. به اندازهای که پس از چند سال بیشتر وقتش را به نواختن ویولون اختصاص داد. بنابراین در میان مردم اصطلاح ویولون انگر (Violon D’Ingres) رواج یافت که اشاره به مهارت دیگری از یک فرد دارد که جدای از مهارت و هنری است که به آن شهرت یافته است.
گرچه این اصطلاح مستقیما با نقاشی ارتباط ندارد اما به عنوان اصطلاحی که در دنیای هنر شکل گرفته مستحق سهمی در این دنیا است.
٣. در فضای آزاد (En Plein Air)
این اصطلاح فرانسوی به معنی «در فضای آزاد یا باز» است. در سال ١٨٧٠ زمانی که رنگدانهها در تیوب عرضه شد و به نقاشان این امکان را داد تا به هرکجا میخواهند برای نقاشی بروند (جنگل، دشت، یا بالای تپه) این اصطلاح نقاشی ایجاد شد. این تحول بزرگ در تاریخ ناشی تبدیل به ژانر هنرمندانی شد که شروع به نقاشی در فضای باز و زیباییهای طبیعت کردند.
از نقاشانی که در نقاشیهای فضای باز بسیار شهرت یافتند میتوان کلود مونه، کمیل بیسارو و پی یر آگوست رنوآ را نام برد.
۴. فریب چشم (Trompe l’oeil)
این تکنیک در دوران معاصر بسیار پرطرفدار شده است. سبک جدیدی از تکنیک فریب چشم در خیابانها، روی دیوارها، ساختمانها و حتی روی بدن آغاز شده و گسترش یافته است. در زبان ساده میتوان آنها را نقاشیهای سه بعدی نامید اما بهترین اصطلاح برای عبارت فرانسوی Trompe l’oeil همان فریب چشمها است. این نقاشیها چشم افراد را میفریبد به طوری که باور میکنند زیر پایشان واقعا عمق دارد و یک گودال است اما به سرعت ذهن عملگرا مخالفت میکند و میگوید امکان ندارد چنین شکافی در وسط خیابان وجود داشته باشد.
این تکنیک جدید نیست و از دوران باروک (حدود سالهای ١۶٠٠ تا ١٧۵٠) وجود داشته است. از این نقاشیها برای طراحی صحنه بسیاری از فیلمها استفاده میشد.
۵. تنبریسم (Tenebrism)
تنبریسم از کلمه tenebroso که در ایتالیایی به معنی کدر و تیره است گرفته شده و یکی از شاخههای نقاشی کیاروسکورو یا سایه روشن (Chiaroscuro) است که توسط کاراواجو و طرفدارانش رواج یافت. تاریکی و سیاهی بیشترین قسمت نقاشی را در بردارد. برای اینکه مشخصه این نقاشی را درک کنید بهتر است ابتدا نمونهای از این نوع نقاشی را ببینید.
همان طور که در تصویر مشاهده میکنید، بیشترین قسمت نقاشی تیره و تاریک است و تنها نواحی با اهمیت (صورتها، دستها، چیزهایی که نقش مهمیدر منظره دارند و …) با یک تابش نور برجسته شده اند. بنابراین تنبریسم به نوعی تمام منظره را به مینیمالی تبدیل میکند که روی عناصر اصلی تصویر تاکید میکند.
کیاروسکورو یا سایه روشن (Chiaroscuro) فرآیندی است که نقاش قسمتهایی از نقاشی را به همان شکلی که هستند روشن باقی میگذارد در حالی که ابهامات و یا قسمتهایی که میخواهد بیاهمیت جلوه دهد را تیره (تقریبا سیاه) میکند به این منظور که حواس بیننده از سوژه اصلی پرت نشود. تنبریسم فرآیند کیاروسکورو را به شکل شدیدتری در خود دارد به این شکل که هنرمند اثر به جای اینکه قسمتهای روشن را همان گونه که در نور طبیعی هستند رها کند، روی روشنی آنها نیز تاکید میکند و به آنها روشنی بیشتری میبخشد.
این شکل نقاشی کاراواجو را بسیار محبوب کرد و در میان هنرمندان معاصر به او اعتبار بالایی بخشید.
۶. از پایین به بالا (Di sotto in sù)
این تکنیک بسیار مشابه تکنیک فریب چشم است و تنها فرق آنها در مشخصات مربوط به جهت است. تکنیک فریب چشم همه جا قابل استفاده است در حالیکه تکنیک از پایین به بالا یک فریب و وهم فضایی است که از پایین دیده شود. این عبارت ایتالیایی را میتوان «دیده شدن از پایین» نیز ترجمه کرد.
تصویری که مشاهده میکنید سقفی را نشان میدهد که با این تکنیک نقاشی شده است. ساختمان مربوطه دارای گنبد نیست اما این نقاشیها باعث شده اند عمق سقف بیشتر به نظر برسد.
٧. کاراواجیستی (Caravaggisti)
پیروان و طرفداران کاراواجو (Caravaggio)، کاراواجیستی نامیده میشوند. دلیل اینکه کاراواجو پیروان زیادی داشت روش تنبریسم بود که در بالا توضیح داده شد. تقریبا تمام نقاشیهای او این استایل را دارد و عاشقان و مقلدان استایل او بیشتر در ایتالیا حضور داشتند.
میتوان گفت کاراواجو یکی از اولین نقاشان رنسانس بود که در عصر حاضر نیز مانند ستارهای در هنر میدرخشد.
٨. پنتیمنتو (Pentimento)
پنتیمنتو به معنی تغییر ناگهانی و یا عمدی نظر نقاش در حین نقاشی است. زمانی که یک نقاش روی نقاشی کار میکند، گاهی پیش میآید که نظرش درباره قسمتهایی از ترکیب بندی عوض میشود و یا حتی ممکن است تصمیم بگیرد تمام عناصر در ترکیب بندی را جابجا کند. در این حالت معمولا نقاش تمایلی به تغییر بوم و شروع دوباره نقاشی ندارد. بنابراین قسمتهایی میخواهد تغییر دهد و یا حذف کند با رنگهای جدیدی میپوشاند. یک بیننده معمولی متوجه چنین تغییری نمیشد. اما با تکنولوژیهای علمیاخیر این تغییرات به راحتی قابل دیدن هستند.
٩. آنامورفسیس یا واریخت سازی (Anamorphosis)
به طور کلی دو نوع آنامورفسیس وجود دارد: پریسپکتیو و آینه.
این نقاشیها دارای شکلهایی هستند که تنها از یک زاویه خاص و یا نگاه در آینه شکل اصلی دیده میشود. تصویر زیر بیانگر همه چیز است.
این تکنیک زمان زیادی است که مورد استفاده قرار میگیرد. معروفترین نمونه این نوع نقاشی «چشم لئوناردو» است. این نقاشی یک طرح ساده روی کاغذ است که یک چشم خراشیده شده را نشان میدهد. اما اگر از زاویه دیگری به نقاشی بنگرید چشم سالم را خواهید دید.
یکی از نمونههای معمول این هنر را میتوان در جادهها مشاهده کرد. تصویر کودکان در حال عبور به شکلی طراحی شده است که گویی از طرفین کشیده شده است اما در هنگام رانندگی همین تصویر طبیعی به نظر میرسد.
١٠. روز (Giornata)
این واژه ایتالیایی برای اثر هنری به کار میرود که در زمان روز خلق شده است. نقاشیهای دیواری، نقاشیهای بزرگی هستند که روی دیوارها یا سقف کشیده میشوند و این امکان وجود ندارد که در یک روز به پایان برسند. کار مربوط به این نقاشیها باید در روزهای زیادی انجام شود. اما ظهور این کلمه برا دنیای نقاشی به این دلیل بود که در زمانهای قدیم هنرمند در شروع کار خود، قبل از نقاشی یک لایه گچ آهکی روی دیوار میکشید. بنابراین باید درباره مقدار کاری که میتوانست در یک روز انجام دهد دقت کافی را به خرج میداد تا گچ آهکی به مقدار کافی تهیه کند.
به دلیل وجود نداشتن تکنیکهای پیشرفته گاهی در نقاشیها ناهماهنگی به چشم میخورد. این اثر در برخی بخشهای نقاشی سقفی کلیسای سیستین و نقاشی دیواری کلیسای آرنا به نحوی قابل رویت است که گویی نقاشیها با کشیدن خط از هم جدا شدهاند.
سفارش نقاشی چهره با تکنیک پاستل