نگاهی به آثار ویلیام دکونینگ
نوشته: ریچارد لاکایو
ترجمه: امير دانشور
تقریبا از ابتدای شناخته شدن او در انتهای دهه ی۴۰، ویلیام دکونینگ یکی از فرمانروایان بی چون و چرای اکسپرسیونیسم انتزاعی بود اصطلاحی که هیچ گاه درست به قامت او ننشست.
او در جايي گفت: من بدین صورت نقاشی میکنم زیرا اینگونه است که میتوانم درام، خشم، درد، فرم، یک اسب، ایدههای خودم راجع به فضا را بیشتر و بیشتر با هم مخلوط کنم.
این همه آن چیزی است که در بازنگری به آثار دکونینگ بزرگ در نمايشگاهي كه در شهر نیویورک برگزار میشود ميتوان دريافت مديريت این نمایشگاه را «جان الدرفیلد» کارشناس ارشد بازنشسته موزه برعهده دارد كه ميگويد: نزدیکتر نگاه کنید ممکن است اسب را بیابید!
دکونینگ در سال ۱۹۰۴ در بندر روتردام هلند به دنیا آمد. او ۲۲ ساله بود که قاچاقی همراه با یک کشتی باری انگلیسی به نیویورک آمد. و بر خلاف اکثر هنرمندانی که روزگاری جنبش آوانگارد آمریکایی را بنا نهادند، او به تحصیلات آکادمیک کلاسیک پرداخت.
بنابراين نه تنها از کوبیسم پیکاسووفرمهای رنگی ماتیز تاثیر پذیرفت بلکه خطوط شناور اساتید قدیمی را به فضای چندپاره نقاشی مدرنیستی تزریق کرد.
علاوه بر اینها او میبایست زبان فرمهای انتزاعی را پيدا ميكرد تا بتواند ردپایی از اعضای بدن انسان، قدرت طبیعت و ازدحام و سرسام شهری را باشد.
در سال ۱۹۴۵ اولین شاهکار خود را خلق کرد “PINK ANGLES” با چیزهای گلوبول قرمز مانند که آدم وار نبودند و بودند و برای این که خود را بیشتر در همسایه گی کار فضای توخالی قرار دهد دست به کالیگرافی سیاه و سفید روی پارچه زد مانند دست خط مرموزی که نقاشی شده بود.
“EXCAVATION” شاید بزرگترین اثر او باشد که مانیفستی بر عدم امکان تجزیه کامل آبستره از بطن کار است. فضای هندسی کوبیسم را دوباره در فرمی الاستیک با گوشههایی از درخشش سینهها، دندانها و زانوان همراه ساخت.
“نظرباز لغزیده” چیزی بود که دکونینگ دوست داشت به آن نامیده شود. مردی که هجوم خیالی را که هر لحظه به سراغش میآمد فراچنگ میآورد. این تابلوی شلوغ آخرین کلمه در نظر بازیهای لغزان بود.
استقبال زیادی از اثر او شد و در مجله ی «لایف» به چاپ رسید. این لحظات اولیه کار او بر روی تابلوی زن بود.
زنان وحشی با صورتهای نمکی و دندانهای بیرون زده که سیمایی جدی به آن ها میبخشید. همینها اذهان آناني که او را در نوک خط حمله جبهه ی آوانگارد قرار میدادند پریشان ساخت.
«کلمنت گرینبرگ» منتقد هنری میگوید: کار جدید او چون بازگشتی به سیاه مشقهای نقاشی فیگوراتیو بود.
ولی دکونینگ میدانست زنی که او کشیده است از مکانی توفانی محصول ضربات سریع قلم و خطهایی که نه تنها بین فیگور و زمینه بلکه بین بازنمایی و آبستره تولید شده است.
امروزه وقتی نبوغ او را در نظر میگیریم میبینیم که دکونینگ به یک دهه پر شکوه وارد شده بود:
بومهای نقاشی بزرگ که با پاشش رنگ و نه قلم مویی که مچ دست آن را به حرکت در میآورد خلق ميشوند.
او یکی از بزرگترین هنرمندان ساکن آمریکا بود که از او تقلید میشد ولی در دهه ی ۶۰ وقتی یک نسل جوان اقتدار Abex را به سودای فضای آرام تر پاپ آرت و مینی مالیسم ترک نمودند، او راهش را گم کرد.
او به منتها الیه شرقی لانگ آیلند مهاجرت کرد. کارهایش بسیار تکرار شده بود و میخاره گیاش از حد فزون!
پس وقتی در میانه ی دهه ی ۷۰ راهش را در خلق کارهایی شاعرانه با هستی آرام و نور درخشان ساحل ادامه داد موقعیت جالبی یافت.
این نقاشیها در آخرین کارهای او در بوم های سفید با ربانهای بزرگ آبی، زرد و قرمز عرضه شدند.
پیرمرد آخرین تصاویر درخشانش را عیان کرده بود. سپس آلزایمر گریبان اش را گرفت .
اگرچه او تا سال ۱۹۸۹ به نقاشی کردن ادامه داد کارهای آخر دکونینگ کمی بیش از اندکی، متعلق به شاگردانش بود.
با لام و احترام لطفا جهت طراحی چهره از روی عکس کلیک کنید.
- هدیه یا کادو تولد همسر، فرزند، دوستان و یا آشنایان
- هدیه سالگرد ازدواج و یا برای ثبت شادی روزهای اول زندگی مشترکشان
- هدیه برای شروع یک رابطه دوستانه و مشترک
- یادبود برای عزیزان و یا دوستان که وقتی هستند قدرشان را بدانند