برترین نقاشان ایران :
آشتیانی : ( ۱۲۷۱ )
دکتر اسماعیل آشتیانی متخلص به شعله شاگرد اول نقاشی در مدرسه کمال الملک و معلم مدرسه صنایع مستظرفه صاحب تابلوهای معروف ، تریاکیها ، قهوه خانه ، تابلوی خواب درویش است .
بهزاد هراتی : ( ۸۵۱ – ۹۴۲ )
کمال الدین بهزاد هراتی نقاش معروف قرن دهم معاصر سلطان بایقرا و شاه اسماعیل اول بود .
رضا عباسی : ( ۹۷۴ – ۱۰۴۴ )
رضا مصور عباسی از نقاشان چیره دست دوره شاه عباس کبیر و از مینیاتوریست های معروف بود.
حسین بهزاد : ( ۱۳۱۳ )
استاد حسین بهزاد مینیاتوریست اهل اصفهان دارای تابلوهای بسیار زیبایی است پدرش فضل الله اصفهانی نقاش و قلمدان ساز بود از آثار بهزاد تابلوی رودکی – تابلوی صفی الدین و انواع تابلوها و مینیاتورهای معروف و مشهور است .
حیدریان : ( ۱۲۷۵ )
استاد علی محمد حیدریان شاگرد مرحوم کما الملک که بیشتر آثار نقاشی او در کاخهای سلطنتی دیده میشود .
صنیع الملک : ( ۱۲۸۳ – ۱۲۲۹ )
میزرزاابوالحسن غفاری صنیع الملک از نقاشان مشهور دوره ناصرالدین شاه تابلوی نقاشی او در موزه واتیکان موجود است صورتهای تالار نظامیه لقانطه و ۸۴ تصویر ممتاز از رجال قاجاریه از اوست کمال الملک برادززاده اوست .
کمال الملک : ( ۱۲۶۴ – ۱۳۱۹ )
محمد غفاری فرزند میرزا بزرگ استاد و هنرمند نقاشی که شاگردانی مانند حیدریان ، اسمعیل آشتیانی ، صدیقی ، علی رخسار ، را تربیت کرد و در سال ۱۳۱۹ در نیشابور در گذشت . تابلوی او عبارتند از : از تابلو تالار آئینه – تالار کاخ گلستان– سردار اسعد – فلگیر بغدادی – حوضخانه صاحبقرانیه .
مصور الملکی : ( ۱۲۶۹ )
حسین مصور الملکی معروف به حاجی مصور الملکی در تمام رشته های نقاشی از جمله شرقی و غربی و آب و رنگ و تذهیب و نقشه قالی و مینیاتور استاد بود از آثار معروف او : آبادی تخت جمشید – سلام عید نوروز – داریوش کبیر – جنگ نادر شاه در هند .
ملک الشعرا : ( ۱۲۲۸ – ۱۳۱۱ )
محمود ملک الشعرا فرزند محمد حسین خان عند لیب و ملک الشعرای دربار فتحعلیشاه در نقاشی و منبت کاری و مجسمه سازی استاد بود مقبره او در جوار قبر ناصرالدین شاه است .
شاعران ایرانی
از پیش از سده سوم هجری سندی از چامهسرایی به زبان پارسی دری در دست نیست. با این همه محمد عوفی در نسک لبابالباب نخستین چامهسرا به زبان دری را بهرام گور میداند.
شاعران سده سوم تا ششم هجری :
ابواسحاق جویباری : ابواسحاق ابراهیمِ جویباری از پیشگامان چامه سرایی پارسی است.پیشه نخستین وی زرگری بوده است.
ابوحفص سغدی : ابوحفص حکیم پسر احوص سغدی شاعر ایرانی و ساکن سغد بود. گروهی سرایش نخستین شعر فارسی را از او میدانند
ابوزراعه معمری : ابو زراعه معمری جرجانی از شاعران قريبالعهد رودکی بوده است
ابوسعید ابوالخیر : عارف و شاعر بزرگ ایرانی قرن ۴ و ۵ فضل الله بن احمد بن محمد بن ابراهیم میهنی در ۱ محرم ۳۵۷ هجری قمری در قریه مهنه در دشت خاوران چشم به جهان گشود در ۴ شعبان ۴۴۰ هجری قمری در زادگاه خود دیده از جهان فروبست « اسرارالتوحید » کتابی است تالیف محمد بن منور – یکی از نوادگان ابو سعید – در شرح حال ابوسعید ابوالخیر.
ابوسلیک گرگانی : ابوسَلیک گُرگانی از پیشگامان چامهسرایی به زبان پارسی دری بود.او همدوره با عمرو لیث صفاری بود.از ابو سلیک تنها ۱۱ بیت به جا مانده است
ابوشعیب هروی : ابوشعیب صالح بن محمد معروف به ابوشُعَیبِ هَرَوی از شاعران دورهٔ سامانی بود
ابوشکور بلخی : ابوشکور بلخی از شعرای نامآوری است که به زبان فارسی و عربی شعر گفته است و در دربار سامانیان در بخارا به سر برده است. سال تولد او را ۳۰۳ دانستهاند. اولین کسی بود که مثنوی را سرود و منظومه ای بنام آفرین نامه منسوب به او است از قرار معلوم از کل دیوانش ۱۹۲ بیت موجود است.
ابوطاهر خسروانی : ابوطاهرطیب پسر محمد خسروانی از چامهسرایان کهن ایران است.
ابوطیب مصعبی : ادیب، سیاستمدار و شاعر ایرانی بود. وی روزگاری صاحب دیوان رسائل نصر بن احمد سامانی بود که شاید پس از عزل ابوالفضل محمد بلعمی نیز مدتی وزارت داشت و بگفته ثعالبی به امر نصر بن احمد کشته شد ابو طیب از شاعران توانائی بود که به دو زبان فارسی و عربی شعر میسرود
ابوالحسن آغاجی : ابوالحسن علی پسر الیاس آغاجی از بزرگان دربار سامانی بود.وی چامه سرا نیز بود. نام وی را به ریختهای آغجی و آغاچی نیز آورده اند.
ابوالعباس ربنجنی : ابوالعباس فضل پسر عباس ربنجنی از چامه سرایان سده چهارم است.
ابوالعلاء شوشتری : ابوالعلاء شوشتری شاعر ایرانی پارسیگوی (بی دیوان) سده چهارم هجری است.او در زمان سامانیان میزیست.
ابوالموید بلخی : ابوالموید بلخی چامه سرایی ایرانی سده ۴ و دوران سامانیان بود. او شاهنامهٔ بزرگی هم به نثر تدوین کرد که به شاهنامهٔ بزرگ مؤیدی معروف بود. قدیمترین كتابی كه از این اثر نام برده تاریخ بلعمی است كه خود به تاریخ ۳۵۲ نوشته شده است. وی نخستین كسی است كه داستان یوسف و زلیخا را به نظم كشید آثار دیگر او گرشاسپنامه و اخبار نریمان شاید هم هر كدام جزئی از شاهنامهی او بودهاند. و عجایب البلدان اثر دیگر اوست كه در قرن چهارم و اوائل قرن پنجم مشهور بوده
اثیر اخسیکتی : اثیرالدین ابوالفضل محمد بن طاهر اخسیکتی معروف به اثیر اخسیکتی شاعر مدیحهسرای سده ششم هجری بود. وی در قریه اخسیکت فرغانه متولد گردید وفات وی را با اختلاف ۵۷۷ ه.ق. و ۶۰۸ ه.ق. نوشته اند وی با خاقانی و مجیر بیلقانی نیز رابطه داشت.
ادیب صابر : شهابالدین ادیب صابر شاعر ایرانی بود که ظاهراً بدربار آتسز راه یافته بود غزلیات شیرین و موزون دارد و با شعرای مشهور آن زمان مانند رشید وطواط و خاقانی و عروضی و سنائی و انوری دوستی داشته به سال ۵۴۶ هجری درگذشت.گفته اند که او را در رود جیحون غرق کردند او در زمان سلجوقیان میزیست.اثر او دیوان قصاید ادیب صابر می باشد
اسدی طوسی : ( ۴۶۵ ) حکیم ابو نصر علی بن احمد اسدی طوسی از شاعران قرن پنجم و از حماسه سرایان معروف ایران است و آثار او : مناظرات – گرشاسبنامه و لغت فرس است .
امیر معزی : ( ۴۳۸ – ۵۱۸ ) امیرالشهرا امیرعبدالله محمد بن عبدالملک معزی نیشابوری از شهرای قرن پنجم هجری که از ملکشاه سلجوقی لقب معزالدین گرفت .
انوری : ( ۵۴۷ )اوحدالدّین محمّدبن محمّد انوری معروف به انوری ابیوردی و «حجّةالحق» از جملهٔ شاعران و دانشمندان ایرانی در قرن ششم هجریست. تحصیلات او خاصّه حکمت و ریاضیات و نجوم بود. بیشتر سال ۵۸۳ را سال درگذشت او میدانند انوری دارای طبعی قوی بوده، در بیان معانی مشکل به صورتی روان مهارت داشت، چیرهدستی خود در قصیده و غزل را به اثبات رسانید . و از پیروان ابن سینا بود او در عهد سلطان سنجر زندگی می کرد از قصیده سرایان معروف بود و دیوان شعرهایش را کسانی چون سعید نفیسی تصحیح و بازنگری کردهاند.
باباطاهر عریان : ( ۳۹۰ – ۴۵۰ ) باباطاهر همدانی، از شاعران معروف اواسط قرن پنجم هجری ایران – پیری وارسته و درویش فروتن بوده است . او معاصر با عهد طغرل بیک سلجوقی بوده است. “ بابا“ لقبی بوده که به پیروان وارسته میدادهاند و عریان به دلیل بریدن به از تعلقات دنیوی بوده است. گویند در یکی از دو بیتیهای مشهورش سال تولدش را به حروف ابجد گنجانیده، که پس از محاسبه توسط میرزا مهدی خان کوکب در عهد قاجار به سال ۳۲۶ هجری رسیده و پس از ۸۵ سال زندگی وفات یافته است. آرامگاه وی در شمال شهر همدان، در میدان بزرگی به نام وی قرار است ترانهها یا دو بتیهای باباطاهر در بحر هزج مسدس محذوف و به لهجه لری، سروده شده است. دو قطعه، چند غزل با لهجه لری، مجموعه کلمات قصار به زبان عربی و کتاب سرانجام شامل دو بخش عقاید عرفا و صوفیان و الفتوحات الربانی فی اشارات الهمدانی آثار او می باشد . نوشته ها و شیوه بیان بابا طاهر مهم ترین سند زبان کردی می باشد . گزیده ای از سروده های باباطاهر عریان :
شب تاریک و راه باریک و من مست قدح از دست ما افتاد و نشکست • نگه دارنده اش نیکو نگه داشت و گرنه صد قدح نفتاده بشکست • ز دست چرخ گردون داد دیرم هزاران ناله و فریاد دیرم • نشسته، دلستانم با خس و خار دل خود را چگونه شاد دیرم • دلا، خوبان دل خونین پسندند دلا خون شو ، که خوبان این پسندند • متاع کفر و دین بی مشتری نیست گروهی آن ، گروهی این پسندند • ندونم لوت و عریونم که کرده خودم جلادو بی جونم که کرده • بده خنجر که تا سینه کنم چاک ببینم عشق بر جونم چه کرده • بشم، واشم از این عالم بدر شم بشم از چین و ماچین دورتر شم • بشم از حاجیان حج بپرسم که این دیری بسه یا دورتر شم • اگر دل دلبره ، دلبر کدمه؟ وگر دلبر دله ، دل را چو نومه؟ • اگر دستم رسد بر چرخ گردون از او پرسم که این چونست و آن چون • یکی را داده ای صد گونه نعمت یکی را قرص جو آلوده در خون
• مرا نه سر نه سامان آفریدند پریشانم پریشان آفریدند • ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد • بسازم خنجری نیشش ز پولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد.